زير و بم فعاليتهاي آموزشي و رسانه اي بورس
در حوزه آموزش بورس در سال هاي گذشته عملکرد خوبي را از خود به نمايش گذاشت، به ويژه در پنج سال گذشته که با حضور جنابعالي و اقداماتي مثل راه اندازي بورس مجازي، انتشار ده ها نسخه کتاب و محصولات آموزشي، راه اندازي کميته راهبري آموزش و توليد و پخش برنامه هاي متنوع تلويزيوني مردم با بورس آشناتر از گذشته شدند. با اين مقدمه چالش هاي آموزشي بازار سرمايه را چگونه ارزيابي و اساسا فعاليت هاي آموزشي بازار را در چه مواردي طبقه بندي مي كنيد؟
مهم ترين دغدغه درخصوص توسعه فعاليت هاي آموزشي در بازار سرمايه، برخي پيچيدگي ها و الزاماتي است که در اين خصوص بايد مدنظر قرار گيرد. براي مثال، تخصصي بودن مفاهيم بازار سرمايه و سابقه تاريخي اين بازار، اين ذهنيت را در بين عموم مردم ايجاد کرده است که بورس، فقط جاي افراد خاصي است. طبيعتا تغيير چنين نگرشي، مستلزم آن است که برنامه ريزي هاي آموزشي به گونه اي انجام شود که بتوان مفاهيم بازار سرمايه را به زبان و شيوه اي ساده و به دور از هرگونه پيچيدگي، به مردم منتقل کرد و اين، کار ساده اي نيست. همچنين با توجه به ماهيت بازار سرمايه که توام با ريسک و نوسانات است، برنامه هاي آموزشي بايد بتواند به صورت کاملاواقع بينانه، با آرامش و به دور از هرگونه تهييج، مردم را براي سرمايه گذاري در بورس مهيا کند و اين موضوع نيز بر پيچيدگي ابزارها و محصولات آموزشي در اين حوزه مي افزايد. بر همين اساس است که ما اقدام به راه اندازي تالار مجازي بورس کرديم تا بتوانيم با شبيه سازي بورس در فضاي مجازي، امکان کسب تجربه براي علاقه مندان ورود به اين بازار را به صورت رايگان و کاملاواقع بينانه فراهم کنيم.
اگر به برنامه هاي آموزشي متعددي که طي سال هاي اخير از رسانه هاي مختلف، به ويژه صدا و سيما پخش شده است نيز دقت کنيد، اين رويکرد به خوبي مشخص است، چراکه اعتقاد داريم اگر بورس، آنطور که هست، به مردم به طور کامل معرفي شود، قطعا افراد زيادي با شناخت کافي از ابعاد مختلف اين بازار و مزيت ها و ريسک هاي آن، به صورت آگاهانه سرمايه گذاري در بورس را به عنوان گزينه مطلوب خود انتخاب مي کنند؛ اتفاقي که با مطالعه روند افزايش تعداد سهامداران بورس طي سال هاي اخير، به خوبي مشخص مي شود.
فکر مي کنيد که چقدر فعاليت آموزشي در جذب مردم به سمت بورس موثر بوده است؟
بدون شک، در کنار اقدامات توسعه اي مانند ارتقاي سطح شفافيت بازار، راه اندازي نهادهاي مالي جديدي همچون صندوق هاي سرمايه گذاري مشترک، معرفي ابزارهاي مالي بدون ريسک مانند اوراق اجاره و همچنين افزايش سطح دسترسي مردم به بازار ازطريق راه اندازي معاملات برخط، اجراي برنامه هاي متنوع آموزشي و اطلاع رساني در سال هاي اخير نيز توانسته است سطح سواد مالي در کشور را به ميزان قابل ملاحظه اي ارتقا داده و مردم را به سرمايه گذاري در بورس علاقه مند کند، چراکه اگر اقدامات توسعه اي و زيرساختي گسترده اي در بازار سرمايه صورت گيرد، اما سرمايه گذاران که بازيگران اصلي در بورس هستند با اين بازار و شيوه هاي فعاليت در آن آشنايي نداشته باشند، نمي توان انتظار داشت که اتفاق چشمگيري در اين حوزه رخ دهد. بنابراين مجموعه اقدامات صورت گرفته در حوزه نهادسازي، ابزارسازي، فناوري اطلاعات و آموزش، به عنوان قطعات به هم پيوسته از يک پازل توانسته است، موجب ترغيب هرچه بيشتر مردم براي ورود به بورس شوند، اگرچه هنوز تا رسيدن به شرايط مطلوب فاصله داريم.
رويکرد هاي جديد آموزشي بورس چيست و چه محصولات آموزشي جديدي در حوزه بورس در راه است؟
سازمان بورس و شرکت اطلاع رساني و خدمات بورس، به عنوان بازوي آموزشي سازمان، برنامه هاي متعددي را اجرا کرده يا در دست اجرا دارند. يکي از مهم ترين رويکردهاي ما در حوزه آموزش تخصصي، نهادينه کردن موضوع بورس، به عنوان يکي از موضوعات ثابت آموزشي در مراکز رسمي آموزشي، اعم از مدارس، دانشگاه ها و ساير موسسات آموزشي است. در همين راستا نيز رشته بورس در مقاطع کارداني و کارشناسي در دانشگاه علمي کاربردي طراحي و دانشجو نيز در اين رشته ها پذيرش شد. به علاوه رشته MBA بازار سرمايه که به طور کامل منطبق بر نيازها و الزامات بازار سرمايه کشور است، طراحي شده و هم اکنون 86 نفر در اين دوره ها در دانشگاه علوم اقتصادي و سازمان مديريت صنعتي مشغول تحصيل هستند، البته چند دانشگاه ديگر هم براي برگزاري اين دوره ها، به شرکت اطلاع رساني و خدمات بورس درخواست داده اند که در حال بررسي آنها هستيم. از ديگر رويکردهاي اساسي ما در حوزه آموزش، بهره گيري از ظرفيت بخش خصوصي در ارائه آموزش هاي کوتاه مدت در بازار سرمايه است. در اين راستا، پس از تصويب دستورالعمل برگزاري دوره هاي آموزشي در هيات مديره سازمان، کميته راهبري آموزش راه اندازي و دبيرخانه اين کميته نيز در شرکت اطلاع رساني مستقر شد که تاکنون حدود 50 موسسه، براي برگزاري بيش از 300 دوره آموزشي کوتاه مدت، از اين کميته موافقت اصولي دريافت کرده اند.
در حوزه آموزش عمومي و فرهنگ سازي نيز علاوه بر توسعه برنامه هاي آموزشي ازطريق رسانه هاي گروهي به ويژه صدا وسيما به سبب فراگيري دامنه مخاطبان، به دنبال توسعه تالار مجازي بورس (www.irvex.ir)، به عنوان جامع ترين سامانه آموزش و تمرين در بازار سرمايه هستيم. در حال حاضر بيش از 200 هزار نفر از قشرهاي مختلف، به ويژه جوانان عضو تالار مجازي هستند که روز به روز بر تعداد اين کاربران افزوده مي شود، همچنين از ابتداي سال جاري، با اضافه شدن پورتال جامع آموزشي به سامانه تالار مجازي، اين سامانه نه تنها فرصت معاملات اوراق بهادار در فضاي مجازي را براي علاقه مندان فراهم مي کند، بلکه با ارائه رايگان هزاران دقيقه برنامه متنوع آموزشي به آنها، سطح دانش مالي را تقويت کرده و اين افراد را براي ورود به دنياي واقعي سرمايه گذاري آماده مي کند.
به هر حال، بررسي ها نشان مي دهد بازار سرمايه ايران از نظر اقدامات صورت گرفته در زمينه ارتقاي سطح سواد مالي و توسعه فرهنگ سهامداري، يکي از پيشروترين کشورها در منطقه و همچنين بين کشورهاي اسلامي است و به واسطه همين اقدامات نيز سازمان بورس و اوراق بهادار، به عنوان رييس کارگروه سواد مالي کومسک انتخاب شد.
يکي از بخش هاي موفق تحت مديريت شما، برگزاري نمايشگاه بازار سرمايه بود، به ويژه آنكه در دوره هاي اخير توانست در قد و قواره اي بزرگ و قوي ظاهر شود. شما بفرماييد برگزاري نمايشگاهي در چنين اندازه چقدر وقت برد و چه کارهايي انجام شد؟
طبيعتا برگزاري مستمر نمايشگاهي به وسعت نمايشگاه بين المللي بورس، بانک و بيمه براي 7 سال پياپي، مستلزم برنامه ريزي گسترده و منظم است که خوشبختانه هم در مدت 5 سال که بنده مسووليت برگزاري نمايشگاه را برعهده داشتم و هم قبل از آن تلاش هاي زيادي در اين خصوص انجام شده است. جالب است بدانيد که در حال حاضر، نمايشگاه بين المللي بورس، بانک و بيمه ازنظر وسعت، بزرگ ترين نمايشگاه مالي و سرمايه گذاري در دنيا است و از نظر تعداد مشارکت کننده نيز جزو سه نمايشگاه برتر دنيا و بزرگ ترين نمايشگاه در خاورميانه به شمار مي رود. نکته اي که بايد در اين خصوص مدنظر قرار گيرد، اين است که نمايشگاه بورس داراي دبيرخانه دائم است و مراحل اجرايي نمايشگاه سال بعد، هر سال بلافاصله پس از پايان نمايشگاه سال جاري، آغاز مي شود و همين برنامه ريزي و شروع زودهنگام باعث شده است تا ما هر سال شاهد رشد چشمگير نمايشگاه در ابعاد کمي و کيفي و از نظر معيارهايي همچون تعداد مشارکت کننده، تعداد بازديدکننده، نحوه مشارکت و ارائه خدمات در نمايشگاه و... باشيم. به ويژه طي سال هاي اخير، مشارکت کنندگان که شامل سازمان ها، نهادها و شرکت هاي بزرگ و اثرگذار در سه حوزه بازار سرمايه، بازار پول و صنعت بيمه و شرکت هاي مرتبط هستند، برنامه هاي متنوعي در ايام برپايي نمايشگاه ارائه کرده و نوآوري هاي جالبي عرضه کرده اند. به هر حال، برپايي نمايشگاهي در اين سطح با محوريت صنعت مالي و سرمايه گذاري، يکي از افتخارات خانواده بزرگ بازار سرمايه به شمار مي رود. همچنين لازم است اشاره کنم که در حال حاضر، تعداد زيادي از مشارکت کنندگان هفتمين دوره نمايشگاه براي حضور در هشتمين دوره که ارديبهشت سال آينده برگزار مي شود، اعلام آمادگي کرده اند و به زودي، فرآيند اجرايي نمايشگاه دوره هشتم، رسما، آغاز خواهد شد.
برپايي نمايشگاه بورس، بانک و بيمه در اين سطح، چه دستاوردهايي به دنبال دارد و چه آينده اي براي آن متصور است؟
به هرحال يکي از اهداف اصلي از برگزاري نمايشگاه ها در هر حوزه اي، معرفي بيشتر آن حوزه به مخاطبان، توسعه بازار در حوزه مربوطه و همچنين ايجاد فرصت تعامل نزديک و دوسويه فعالان حوزه مربوطه است. نمايشگاه بورس، بانک و بيمه نيز از اين قاعده مستثني نيست. با مروري بر روند برگزاري نمايشگاه و ميزان استقبال مشارکت کنندگان از اين رويداد مهم که مي توان گفت بزرگ ترين و مهم ترين گردهمايي ساليانه فعالان صنعت مالي کشور به شمار مي رود، به خوبي مي توان دريافت که نمايشگاه بورس با قدمت 7 ساله خود، توانسته است بخش زيادي از اين کارکردها را محقق سازد. امروزه، خوشبختانه، بسياري از شرکت هاي فعال در صنعت مالي کشور با برنامه هاي متنوع و با هدف معرفي توانمندي ها و دستاوردهاي جديد خود به سرمايه گذاران و ساير مخاطبان، در نمايشگاه بورس حاضر مي شوند و ده ها هزار بازديدکننده تخصصي و عمومي نيز طي چهار روز برگزاري نمايشگاه، از اين گردهمايي بزرگ بازديد به عمل مي آورند. همچنين برگزاري بيش از 200 کارگاه آموزشي و برپايي بخش هاي جانبي و متنوع مانند نمايشگاه کاريکاتورهاي آموزشي يا بخش ويژه کودکان، توانسته است نقش بسزايي در معرفي صنعت مالي به مردم و ارتقاي سطح سواد مالي در جامعه ايفا کند. به علاوه اينکه طي دو سال اخير، حضور شرکت هاي خارجي در نمايشگاه نيز توانسته است دامنه اثرگذاري نمايشگاه را به کشورهاي ديگر نيز تسري دهد. از همين رو، انتظار داريم ان شاءالله در آينده اي نه چندان دور، نمايشگاه بين المللي بورس، بانک و بيمه «FINEX» به يکي از مهم ترين و پرمخاطب ترين رويدادهاي صنعت مالي و سرمايه گذاري در منطقه تبديل شود و شاهد حضور گسترده تر فعالان بين المللي در اين رويداد مهم باشيم.
قدري هم به رويکرد رسانه اي سازمان بپردازيم. برخي اعتقاد دارند که سازمان براي رسانه ها محدوديت هايي ايجاد مي کند که اين محدوديت ها با جريان آزاد اطلاع رساني مغاير است. آيا شما اين برداشت را قبول داريد؟
براي اينکه درخصوص اين موضوع قضاوت کنيم، ابتدا بايد ماهيت بازار سرمايه را مورد تحليل قرار دهيم. توجه داشته باشيد که بازار سرمايه، به دليل ماهيت ويژه اين بازار که شايد با کمتر حوزه اي قابل مقايسه باشد، يک بازار تحت نظارت يا اصطلاحا Regulated است و يکي از مهم ترين مواردي که در بازار سرمايه توسط همکاران بنده در مجموعه سازمان و شرکت هاي تابعه، تحت نظارت قرار دارد، کم و کيف انتشار اطلاعات در اين بازار است، چراکه انتشار اطلاعات حائز اهميتي مثل اخبار داخلي شرکت ها که بر وضعيت سودآوري و قيمت سهام آنها آثار قابل ملاحظه دارد، اگر از مجاري رسمي و معتبر و به صورت يکسان براي عموم فعالان بازار منتشر نشود، منجر به عدم تقارن اطلاعاتي شده و به فرض صحت اطلاعات، زمينه کسب سود را براي عده اي خاص (و نه عموم سرمايه گذاران) فراهم مي کند، حال آنکه فرض صحت اطلاعات نيز لزوما همواره محقق نمي شود و چه بسا اطلاعات غيرموثق و نامعتبر که منجر به تصميم گيري نادرست برخي سرمايه گذاران مي شود منتشر گردد. نکته مهم اينجا است که اين گونه ملاحظات، مواردي است که دقيقا براساس قوانين و مقررات، برعهده سازمان گذاشته شده است و سازمان مکلف است در راستاي صيانت از حقوق سرمايه گذاران و فراهم کردن بازاري کارآ، شفاف و منصفانه اين الزامات را به اجرا گذارد. بخش عمده اي از آنچه ممکن است موجب نقد شود، همين موضوع است، به عنوان مثال ممکن است سازمان از يک پايگاه خبري بخواهد تا بدون اخذ مجوزهاي لازم مثل مجوز مشاور سرمايه گذاري، در برخي حوزه ها مثل توصيه به خريد يا فروش يک سهم يا انتشار اخبار غيررسمي مربوط به يک شرکت خاص که بر قيمت سهام آن شرکت اثر قابل توجه دارد، فعاليت نداشته باشد. اين الزام نبايد مخالفت با جريان آزاد اطلاع رساني تلقي شود، چراکه همانطور که عرض کردم، بازار سرمايه ذاتا بازاري تحت نظارت است و نظارت در برخي اوقات، ممکن است الزاماتي نيز به دنبال داشته باشد، الزاماتي که پايبندي به آن براي همه فعالان و بازيگران بازار، ضروري است. به جز اينگونه موارد که الزام قانوني و در راستاي وظايف سازمان بورس است، بنده به جرات ادعا مي کنم که سازمان با اعتقاد جدي به لزوم بسط و گسترش فضاي رسانه اي و طرح نظرات و ديدگاه هاي موافقان و منتقدان در اين حوزه، به رسالت حرفه اي اصحاب رسانه احترام مي گذارد و همان طور که بارها و بارها نيز ازسوي مسوولان بازار سرمايه اعلام شده است، يکي از علل اصلي توسعه روزافزون اين بازار و اعتماد مردم را نگاه دقيق، نقادانه و در عين حال حمايتي رسانه ها از اين بازار مي داند. در عين حال، از همکاران خود در رسانه ها نيز انتظار داريم پايبندي سازمان به برخي الزامات قانوني و مقرراتي را که به آن اشاره کردم، به معناي ايجاد محدوديت تصور نکنند و به سازمان در انجام وظايف خود ياري رسانند.
برخي مديران سازمان بورس اعتقاد دارند خبرنگاران نبايد به حوزه هايي ورود پيدا کنند که بر قيمت سهم اثر گذار است، حال آنکه هر روز خبرگزاري ها و سايت هاي اينترنتي غيربورسي اخباري منتشر مي کنند که اثرگذاري زيادي روي بازار سرمايه دارند، اما به نظر مي رسد چون اين خبرها در سرويس هايي غير از بورس منتشر مي شود، سازمان قادر نيست جلوي انتشار اين اخبار را بگيرد و تنها به محدوديت رسانه هاي تخصصي فعال در بورس و يا خبرنگاران فعال در حوزه بورس مي پردازد؟
مواردي که اطلاع رساني درخصوص آنها براساس قوانين و مقررات، مستلزم اخذ مجوز است، کاملامشخص است و اين مصاديق، آنقدر هم موسع و متعدد نيست که اجراي آنها ازسوي رسانه ها را محدوديت تلقي کنيم. آنچه در مقررات آمده، اين است که مواردي مثل افشاي اطلاعات نهاني اوراق بهادار شركت ها قبل از افشا از مجاري رسمي، انتشار اخبار درخصوص اطلاعات مهم شركت ها بدون ذكر منبع خبر يا به نقل از اشخاصي كه مسووليت رسمي در شركت ندارند، ارائه پيش بيني از روند آتي عرضه و تقاضاي اوراق بهادار و اظهارنظر درباره ارزش اوراق بهادار يا وضعيت آتي ناشر اوراق بهادار يا توصيه به خريد، فروش يا تشکيل سبد سهام بدون اخذ مجوز فعاليت مشاور سرمايه گذاري، مهم ترين مواردي هستند که در راستاي تقويت نظارت، ارتقاي سطح کارآيي و عدالت در دسترسي به اطلاعات، بايد صرفا از طريق مجاري مربوطه، مثل سامانه کدال يا شرکت هاي مشاور سرمايه گذاري به بازار منعکس شوند. بنابراين مصاديق کاملامشخص است، اما اتفاقي که در عمل رخ مي دهد، اين است که احتمال ورود رسانه ها و پايگاه هاي اينترنتي تخصصي حوزه بازار سرمايه به مصاديقي که ذکر کردم و البته، اثرگذاري آنها بر روي مخاطبان خود که عمدتا فعالان بازار هستند، بسيار بيشتر از ساير رسانه ها است و طبيعتا ممکن است اين تصور به وجود آيد که سازمان بر روي اين رسانه ها حساسيت بيشتري دارد، حال آنکه آنچه سازمان نسبت به آن حساس است، عمل به وظايفي است که قوانين و مقررات، در راستاي ارتقاي سطح کارآيي بازار سرمايه، برعهده سازمان گذاشته است. ضمن آنکه بار ديگر تاکيد مي کنم که اين موضوع، به هيچ وجه به معناي محدودکردن فضاي رسانه اي نيست و اگر منصفانه قضاوت کنيم، حجم اخباري که هر روز در حوزه بورس منتشر مي شود، شايد در مقايسه با اغلب حوزه ها، بيشتر است و سازمان بورس نيز نه تنها از اين رشد و توسعه فضاي رسانه اي استقبال مي کند، بلکه با اقداماتي مانند تشکيل کميته رسانه و تعامل مستمر با خبرنگاران بازار سرمايه، تلاش کرده است تا فضاي رسانه اي بورس را بيش از پيش تقويت کند.
آيا اساسا در پيش گرفتن چنين روشي يعني نظارت بر بازار از طريق جلوگيري از انتشار اخباري که روي بازار اثر گذار است، کار درستي است و آيا بهتر نيست به جاي وقت گذاشتن روي اين موضوع، بر روي عمق بخشيدن به بازار کار کنيم، تا با يک خبر بالاو پايين نشود؟
به نظر من، هر موضوعي را بايد در جاي خود مورد بررسي قرار داد. سازمان به همان اندازه که وظيفه دارد تا در زمينه توسعه بازار و عمق بخشيدن به آن تلاش کند، به همان اندازه هم وظيفه دارد تا از کم و کيف اطلاع رساني در اين بازار، به ويژه در حوزه ناشران مراقبت به عمل آورد تا از حقوق و منافع سهامداران در اين بازار صيانت شود. به علاوه، اين برداشت که تصور کنيم که با عميق تر شدن بازار، خبرها اثري بر روي تصميم سرمايه گذاران ندارند نيز برداشت صحيحي نيست، زيرا به هر حال آنچه معيار اصلي تصميم گيري سرمايه گذاران در بازار سرمايه است، اطلاعات است و به همان اندازه که اخبار و اطلاعات رسمي مي تواند در تصميم گيري سرمايه گذاران موثر باشد، اخبار غيررسمي، تاييد نشده و شايعات نيز مي توانند در اين زمينه اثرگذار باشند، به علاوه موضوعي که در بازار سرمايه اهميت دارد و صرفا هم به بازار سرمايه کشور ما اختصاص ندارد، اين است كه اگر بر روند انتشار اطلاعات با اهميت در مصاديقي که به برخي از آن اشاره شد، هيچ گونه نظارتي صورت نگيرد، احتمال جهت دهي به رفتار سرمايه گذاران، به ويژه سهامداران خرد و حقيقي توسط سوء استفاده کنندگان افزايش مي يابد و اولين گروهي که از اين موضوع متضرر خواهند شد، سهامداران خرد هستند. بنابراين، بايد نظارت بر روند انتشار اطلاعات با اهميت در بازار توام با تلاش براي عمق بخشي هرچه بيشتر به بازار صورت گيرد تا اعتماد سرمايه گذاران به اين بازار افزايش يابد.
آيا رويکرد رسانه اي سازمان بورس در دولت يازدهم با گذشته تغييري خواهد داشت؟
همانطور که عرض کردم، اعتقاد ما همواره بر اين بوده است که توسعه بازار سرمايه بدون توسعه فضاي رسانه اي، ممکن نيست، چراکه بازار سرمايه زماني به نقش واقعي خود در اقتصاد دست خواهد يافت که همه ذي نفعان اين بازار، به ويژه سرمايه گذاران و سرمايه پذيران با نقش و کارکرد اين بازار آشنا باشند و بتوانند از بازار سرمايه در جهت تامين انتظارات خود بهره برداري کنند و اين موضوع، جز با توسعه رسانه ها که نقش آگاهي بخشي و برقراري جريان دوسويه اطلاعات بين مسوولان بازار سرمايه و ساير ذي نفعان اين بازار و انتقال ديدگاه ها، انتقادات، پيشنهادها و راهکارها به متوليان بازار سرمايه را برعهده دارند، امکان پذير نيست. بنابراين در دولت جديد نيز به ياري خدا، در جهت تقويت اين رويکرد حرکت خواهيم کرد، ضمن آنکه قصد داريم تا دغدغه ها و برخي مصاديق که سازمان براساس قوانين و مقررات، نسبت به روند اطلاع رساني آنها مي بايست نظارت داشته باشد در تعامل با همکاران رسانه اي، جمع بندي کنيم تا هيچ گونه ابهامي در اين خصوص وجود نداشته باشد.
در حال حاضرخود سازمان بورس دو رسانه دارد، يعني کدال که اخبار شرکت ها را منتشر مي کند و سنا که اخبار کلان بازار سرمايه را پوشش مي دهد، آيا فعاليت رسانه اي سازمان بورس که اساسا يک نهاد ناظر است در اين وسعت لازم و ضروري است و آيا انجام کار موازي رسانه اي، در شان يک سازمان نظارتي است؟
سامانه کدال وظيفه مشخصي دارد و آن، دريافت اطلاعات ناشران به صورت الکترونيک و انتشار عمومي اين اطلاعات، در اسرع وقت به منظور بهره برداري سرمايه گذاران است. بهره گيري از چنين سامانه اي، جزو وظايف و تکاليف قانوني سازمان است و به اذعان فعالان بازار سرمايه، راه اندازي سامانه کدال نقش بسزايي در ارتقاي سطح شفافيت، نقدشوندگي و کارآيي بازار سرمايه داشته است. در مورد پايگاه اطلاع رساني بازار سرمايه (سنا) نيز همانطور که بارها تاکيد کرده ايم، به اعتقاد ما پايگاه اطلاع رساني بازار سرمايه ايران (سنا) نقش مکمل و نه رقيب را در فضاي رسانه اي ايفا مي کند، به اين معنا که با تعامل مستمر و پايداري که ميان همکاران ما در پايگاه خبري سنا و ساير همکاران رسانه اي در مطبوعات، خبرگزاري ها، پايگاه هاي خبري و صدا و سيما وجود دارد، همواره تلاش کرده ايم تا فضاي عمومي رسانه اي پيرامون مباحث مختلف و متنوع بازار سرمايه را به گونه اي تقويت کنيم، تا با ايجاد يک هم افزايي و همکاري سازنده، شاهد توسعه فضاي رسانه اي در بازار سرمايه باشيم و به جرات مي توان ادعا کرد که خوشبختانه، به پشتوانه همين همکاري صميمانه ، نزديک و در عين حال حرفه اي که ميان واحد ارتباطات با رسانه هاي روابط عمومي سازمان و به طور مشخص پايگاه خبري سنا با خبرنگاران و ساير فعالان خبري در ساير رسانه ها وجود داشته است، امروز شاهد آن هستيم که اخبار و رويدادهاي بازار سرمايه، در کمترين زمان ممکن و با حداکثر دقت، ازطريق رسانه هاي مختلف براي مخاطبان و ذي نفعان بازار سرمايه منعکس شده و در عين حال، ديدگاه ها، نقدها و پيشنهادهاي کارشناسان و متخصصان بازار نيز ازطريق رسانه ها، در اختيار مسوولان سازمان بورس و ساير ارکان بازار قرار مي گيرد و لازم است در همين مصاحبه، از همه همکاران رسانه هاي مختلف که زمينه چنين هم افزايي سازنده اي را فراهم کرده اند، تشکر کنم.
در سال 90 ظاهرا توافقي با وزارت ارشاد انجام شد، مبني بر اين که سايت هاي بورسي بايد قبل از اخذ مجوز از وزارت ارشاد از بورس مجوز بگيرند. آيا امضاي چنين تفاهم نامه اي صحت دارد؟
خير، توافق نامه اي در اين خصوص با وزارت ارشاد امضا نشده است. نکته اي که ما از وزارت ارشاد درخواست کرديم اين بود که باتوجه به اينکه ثبت پايگاه هاي اينترنتي در ستاد ساماندهي پايگاه هاي اينترنتي وزارت ارشاد صورت مي گيرد، همکاران ما در اين ستاد هنگام ثبت پايگاه هاي خبري يا تحليلي که در حوزه بازار سرمايه فعاليت مي کنند، به مسوولان اين پايگاه ها اين نکته قانوني را يادآور شوند که براساس قانون بازار اوراق بهادار، فعاليت در برخي حوزه ها مثل ارائه تحليل درخصوص وضعيت سهام يک شرکت خاص در آينده و پيشنهاد سبد سهام نيازمند دريافت مجوز شرکت مشاور سرمايه گذاري است و نيز براساس قانون بازار سرمايه، انتشار اطلاعاتي مانند اطلاعات نهاني شرکت هاي پذيرفته شده در بازار سرمايه صرفا بايد ازطريق سازمان و به صورت رسمي، صورت گيرد تا همه فعالان بازار، به صورت يکسان به اين اطلاعات دسترسي داشته باشند. بنابراين، هماهنگي ما با وزارت ارشاد صرفا درخصوص تبيين و شفاف سازي مسووليت هاي قانوني مسوولان پايگاه هاي خبري فعال در حوزه بازار سرمايه بوده است و همانطور که در سوالات قبلي نيز پاسخ دادم، دامنه اين الزامات قانوني که سازمان بايد در راستاي صيانت از حقوق سرمايه گذاران به آن پاي بند باشد، به هيچ وجه نافي فعاليت آزاد رسانه اي در اين حوزه نيست، کما اينکه سازوکارهاي تعريف شده در سازمان بورس و اقداماتي مانند تشکيل کميته رسانه بازار سرمايه، دقيقا با همين هدف بوده است که تعامل ميان خبرنگاران بازار سرمايه و ارکان بازار، تقويت شود.
توجيه مديران بورس همواره اين بوده که بورس چون خاص است، بايد خبرنگاران خط قرمزهايي را که بورس تعيين کرده رعايت کنند، آيا با اين توجيه ساير نهادهاي هم تراز بورس مثل وزارت نفت هم بايد براي اهالي رسانه خط و مشي تعريف کنند؟ چقدر اعتقاد داريد که رسانه ها به عنوان يک اهرم نظارتي بايد عمل کنند و بورس هم از اين مقوله مستثني نيست؟ آيا اساسا سازمان بورس اين را مي پذيرد که رسانه ها ناظر بر عملکرد آن هستند يا برعکس...؟
همانطور که به تفصيل توضيح دادم، حوزه بازار سرمايه با اغلب حوزه هاي ديگر، يک تفاوت اساسي دارد و اين تفاوت نيز به ماهيت بازار سرمايه و نقش اطلاعات در اين بازار بازمي گردد، زيرا انتشار غيرنظام مند و کنترل نشده برخي اطلاعات، نه تنها مثبت نيست، بلکه مي تواند فضاي عمومي در بازار سرمايه و اعتماد سرمايه گذاران به اين بازار را مخدوش کند. اگر قرار باشد به صورت مستمر، پايگاه تحليلي در حوزه بازار سرمايه راه اندازي شود و هريک از اين پايگاه ها هم اقدام به توصيه به خريد يا فروش سهام برخي شرکت هاي خاص يا درج برخي اخبار و گزارش هاي غيرمعتبر درخصوص شرکت هاي بورسي کنند، وضعيت آشفته و نابساماني در فضاي خبري بازار سرمايه حاکم خواهد شد و قطعا تصديق مي کنيد که اولين منتقدان چنين شرايطي، خود فعالان بازار، سرمايه گذاران و رسانه هايي خواهند بود که به صورت حرفه اي، در حوزه قلم فعاليت مي کنند. بنابراين، آنچه شما از آن به خط قرمز ياد مي کنيد، از ديد سازمان بورس برخي الزامات است که قانون گذار، در راستاي صيانت از حقوق سرمايه گذاران و ارتقاء سطح کارآيي بازار سرمايه، سازمان را مکلف به اجراي آن کرده است و همانطور نيز که قبلاتوضيح دادم، اين الزامات، کاملامشخص و در عين حال محدود هستند و رعايت آنها به هيچ وجه به معناي محدود شدن فضاي رسانه اي نيست، به علاوه رويکرد سازمان نيز همواره تقويت و توسعه فضاي رسانه اي در بازار سرمايه بوده و از حجم اخبار و گزارش هايي که در اين حوزه منتشر مي شود، به خوبي مي توان اين رويکرد را متوجه شد.
ظرف 3 سال گذشته، سازمان بورس سعي کرد با تشکيل شوراي اطلاع رساني بورس و در ذيل آن کميته اطلاع رساني بورس با اهالي رسانه به تعامل رسيده که البته کارهاي خوبي هم انجام شد و خود من هم که عضو اين کميته بودم، برخي پيشرفت ها در حوزه رسانه اي را احساس مي کردم، اما به نظر مي رسد براي تغيير رويکردهاي رسانه اي تلاش محسوسي انجام نشد. اساسا، دستاوردهاي کميته رسانه از نظر شما چيست؟
البته کميته رسانه نيز اولين سال فعاليت خود را سپري کرده است و قطعا براي ادامه اين مسير، نيازمند ارزيابي مستمر کارکردهاي کميته و بهبود مستمر آنها است. اما بنده به جرات مي توانم ادعا کنم که دستاوردهاي کميته رسانه به نسبت دوره عمر کوتاه اين کميته، بسيار ارزنده بوده است. در مدت يک سال فعاليت کميته رسانه، اعضاي کميته رسانه به صورت مستمر جلساتي داشته و ضمن ملاقات با اغلب مسوولان ارشد بازار سرمايه، از نزديک دغدغه ها و انتظارات خود را از مسوولان ارشد بازار سرمايه بيان کردند و خوشبختانه، در بسياري از حوزه ها نيز شاهد بوديم که بخش قابل توجهي از اين دغدغه ها، به نحو مقتضي مورد رسيدگي قرار گرفته است. در نقطه مقابل نيز مسوولان ارشد بازار سرمايه با اعتقاد جدي به کميته رسانه، برنامه ها و دغدغه هاي خود پيرامون مسائل کلان بازار سرمايه را با فعالان رسانه اي بورس در ميان گذاشتند و ضمن بهره گيري از ديدگاه اصحاب رسانه، در جهت هم افزايي ميان بازار سرمايه و رسانه ها تلاش کرده اند. در مجموع، ارزيابي بنده از عملکرد کميته رسانه، کاملامثبت است، در عين حال بايد توجه داشت که حدود يک سال از فعاليت اين کميته مي گذرد و قطعا همه بايد کمک کنيم تا نقش و اين کارکرد اين کميته در توسعه بازار سرمايه تقويت شود.
![]() |
منبع: روزنامه دنياي اقتصاد، شماره 3102، نويسنده: عليرضا باغاني

این وبلاگ دربرگیرنده مطالب مختلفه و گاهاً بر اساس مطالب علمی بارگذاری میشه. دوستانی که به این محل سرک میکشن ازشون ممنون میشم اگه نظرشونو بنویسن